مصاحبه با رسول دانیال زاده کارآفرین برتر فولاد پیرامون موانع رشد صنعت فولاد و آلیاژ – بخش دوم

رسول دانیال زاده

آنچه در این خبر خواهید خواند:

صنعت فولاد در مسیر رشد خود برای پاسخگویی به نیازهای جدید بازارها نیازمند تحول است. تحولی که متناسب با افزایش تقاضا ، ناظر بر تنوع بخشی به محصولات و افزایش تولید باشد. ضمن اینکه فعالیتهای آینده این صنعت میبایست با کمترین آلایندگی زیست محیطی همراه گردد . امّا نیل به این هدف توأم با موانع و چالشهای پیچیده ایی است. بحث موانع رشد صنعت فولاد محور گفتگویی با رسول دانیال زاده کارآفرینان برتر و مدیر بزرگترین گروه تولیدی محصولات فولادی در بخش خصوصی کشور قرار گرفت که در دو بخش ارائه میشود . در بخش اول به چالشهای اصلی و موانع رشد صنعت فولاد پرداخته شد و مشکلات تامین حاملهای انرژی همچون برق و گاز و آب مطرح گردید .
مصاحبه زیر بخش دوم این گفتگو است.

سوال:در بخش اول گفتگو به چالشها و موانع رشد تولید اشاره کردید آیا موارد دیگری هم مانع رشد صنعت فولاد هستند ؟

رسول دانیال زاده: تا اینجای کار موانع ذکر شده همه ناظر بر امور جاری تولید بود اما موانع اساسی دیگری،چشم انداز بقاء و رشد این صنعت را مبهم کرده است . یکی از موانع جدی،دشواری سرمایه گذاریهای جدید است. این صنعت رو به فرسودگی گذاشته است. اغلب کارخانجات ناگزیر از بهسازی و نوسازی هستند . از طرف دیگر برای تحقق اهداف سند چشم انداز، باید نسبت به افزایش ظرفیتهای بیشتر از طریق احداث کارخانجات جدید اقدام نمود که در این خصوص، توجه به بهره گیری از تکنولوژیهای روز ضروریست. همه این موارد نیازمند سرمایه گذاریهای کلان است. علاوه بر این ، به حجم سرمایه گذاریهای بزرگی هم بطور غیر مستقیم برای اصلاح و بهسازی و توسعه زیرساختهایی همچون برق و گاز و آب و حتی حمل و نقل نیاز داریم. بمنظور تامین منابع مالی کافی برای این امر نیز راهی جز سرمایه گذاری خارجی و یا استفاده از منابع کلان بانکی نیست.

بحث بعدی محیط زیست است. در این خصوص هر چه جلوتر برویم محدودیتهای جهانی برای کاهش آلاینده های سوختی بویژه کربن جدی تر شده و ممکن تولید را با چالشهای جدیدی مواجه کند. شرط بقای صنعت در چنین شرایطی تغییر رویکرد در نوع انرژی مصرفیست که این مسئله هم به سرمایه گذاری های جدید بمنظور تطبیق تجهیزات کارخانجات با الزامات جدید زیست محیطی دارد.

نکته دیگر بروز رسانی قوانین و مقرارت برای جلوگیری از خام فروشی است چراکه این امر مانعی جدی برای رشد این صنعت محسوب میشود ضمن اینکه موجب هدررفت منابع خواهد شد. پیرو همین مطلب رسول دانیال زاده میگوید: باید بنحوی عمل کرد که حداکثر ارزش افزوده حاصل از زنجیره های این صنعت داخل کشور استفاده شود تا منجر به رشد بیشتر اقتصادی شود. یکی دیگر از موارد مهمی که بطور غیر مستقیم مانعی برای حرکت روان مبادلات بین حلقه های زنجیره فولاد شده است بحث عدم تعادل در میزان توانمندی حلقه های این زنجیره است. در این مورد هم باید برنامه هوشمند برای تعیینِ اولویتِ تخصیصِ سرمایه گذاری ها در بخش های مختلف این زنجیره بعمل آید بطوریکه موجب تقویت توان تولیدی حلقه های ضعیف تر گردد. حاصل این کار تا حدّ زیادی ، موجب همگن شدن ورودی و خروجی هر یک از حلقه های زنجیره تولید فولاد خواهد شد.

دانیال زاده اضافه کرد: نکته مهم دیگر که همواره با تنش و استرس فراوان برای تولیدکنندگان همراه بوده بحث قیمت گذاری دستوریست. به نظرم این شیوه برای بلند مدت آسیبهای جدّی به بدنه تولید وارد میکند. درست است که محدودیتهایی وجود دارد ولی بهتر است مبنای قیمت گذاری بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین شود.

وی ادامه داد: اجازه بدهید یک نکته هم در خصوص صادرات اضافه کرده و بحث را جمعبندی کنم . صادرات محصولات فولادی فرصتی طلایی برای حضور در بازارهای جهانی و کسب سهم بازار مناسب است که میتواند راه مناسبی برای تامین بخشی از ارز مورد نیاز کشور باشد. اما وضع تعرفه های نامتعارف ، این فرصتها را از بین میبرد. ببنید مثلاً سال گذشته که بازارهای جهانی به دلیل وقوع جنگ بین روسیه و اوکراین روندی افزایشی پیدا کرد ، صنعت فولاد ایران می‌توانست با افزایش صادرات خود، منافع زیادی از این شرایط ببرد، امّا تعیین عوارض سنگین و نامتعارف صادراتی برای محصولات فولادی، این فرصت استثنایی را از بین برد. در این مورد هم به نظرم میتوان شیوه هایی تمهید کرد که متناسب با نیاز داخلی و شرایط جهانی و محاسبات هوشمند، نرخ شناوری برای تعرفه ها تعیین شود که متناسب با شرایط روز، منجر به انتفاع حداکثری برای صادر کنندگان و کشور گردد.

نگاه سُلب در این مورد خطاست. در این صنعت نباید چیزی بالاتر از منافع ملّی باشد. علاوه بر این میتوان برای رفع مانعِ بزرگ تامین تجهیزات و قطعات یدکی، مشوق هایی برای صادر کنندگان نیز پیش بینی کرد.

رسول دانیال زاده افزود: علیرغم همه این موانع ، دولت همه توان خود را برای رفع آنها بکار گرفته است. بعنوان نمونه ستادهایی در استانها با نام ستاد تسهیل و رفع موانع تولید شکل گرفته است که ذیل ستادی ملّی ، تحت همین عنوان فعّال هستند . اما علیرغم تلاش فراوان این ستادها ، روند برداشتن موانع رضایت بخش نیست .

دانیال زاده اعتقاد دارد: اگر این ستادها از اختیارات بیشتری برخوردار باشند بنحویکه احکام و مصبوباتشان لازم الاتباع برای دستگاه های ذیمدخل تولید باشد ، بخشی از این موانعِ برشمرده ، رفع خواهد شد.